چرخ خیاطی هم برامون داستانی شده . خواهرم رفته هنرستان . طراحی دوخت میخونه . مامان به خاطر همین خرید چرخ خیلی سعی کرد منصرفش کنه .. بابا پول داره ولی طبق معمول داره پس انداز روز های نیومده و چیز هایی که اتفاق نیفتاده میکنه .. هر راه حلی میذاریم جلو پاش قبول نمیکنه .. کار معصومه از همه عقب افتاده . کدوم خیاطی بدون چرخ میشه ؟!

یاد خودم افتادم . سال اول هنرستان ، دوربین میخواستم و حاضر نبود برام بخره . کارم لنگ بود . گوشی عهد بوقی داشتم و باهاش نمیشد عکاسی کرد . آخرش مامان از مامانبزرگم پول قرض کرد و دوربین و برام خرید . بعدش خرد خرد پولش و بهش برگردوندیم .

حالا هر جا میریم همش میگه بیا با دوربینت ازمون عکس بگیر ! همون موقع هم دوربین خیلی معمولی خریدم با یه لنز خیلی پایین .. یادمه یه بار یکی از عوضیای کلاس داشت یه نفر و که دقیقا دوربینش مثل مال من بود و مسخره میکرد . میگفت دوربینش اسباب بازیه . تا تونست بهش خندید ...

اگه فقط پول داشتم.. اصلا نمیذاشنم بدون چرخ بمونه . فقط به امید این که بلاخره کارم بگیره دارم ادامه میدم .. فقط به خاطر این که نذارم کار بقیه لنگ بمونه ..