از همین تریبون زنگ زده و کوچک استفاده میکنم و میگم قراره با خیلی ها مجددا قطع رابطه کنم . از آدمای سمی زندگیم و رفیقایی که نباید رفیق صداشون میکردم ... حالم داره به هم میخوره از آدمای به ظاهر روشن فکر . باورم نمیشه اما بلاخره تصمیم گرفتم با الهه و ساناز قطع رابطه کنم ، البته که همین الان هم ، همچین رابطه ی وصلی نداشتیم !! اما قیچیش میکنم ... هر کدوم دارن به شهرای دیگه میرن . یکی تبریز یکی همدان . منم که همین جام ( فکرش آزارم میده ) رفتن اونا بهونه ی خوبی میشه تا کم کم ازشون به معنای واقعی دور بشم ... میدونین دوستی با آدمایی که هم فکرت نیستن یه دوستی سمی هستش . چون هم خودت آسیب میبینی از حرفایی که مدام دوست نداری بشنوی هم اونا .

ولی خداحافظی یه کم سخته ‌‌‌‌... مخصوصا با کسایی که خاطره زیاد داری ..

ولی من خیلی اذیتم :)